نیایشنیایش، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

تک فرشته ما

دختر باهوشم

با سلام به همه دوستهای مهربونم دخترم از اینکه خیلی دیر دیر از شیرین کاری هات برات می نویسم معذرت می خوام چون واقعا خیلی سخت می تونم برسم که بیام تو نت و برات بنویسم. روز به روز خیلی بزرگتر و خانم تر میشی. چند روز پیش که به همراه خودت داشتیم تو لپ تاپ فیلم بچگی هاتو میدیدیم یه لحظه دلم برای اون روزا تنگ شد که چطور چهار دست و پا میرفتی و خوذتو به هرچی که دلت می خواست میرسوندی و شروع می کردی به خوردن چیزی که پیدا می کردی... ولی بعد می بینم که اون روزها هم سختی خاص خودشو داشت چون الان راحت می تونی حرف بزنی و هر چی که می خوای را بهم میگی. در ضمن با شیرین زبونی هات باعث میشی که دیگه احساس تنهایی نکنم. چون م...
18 آذر 1392

عاشورای 1392

با سلام به همه دوستهای مهربونم دوستهای عزیزم به خاطر اینکه یه دو هفته ای نتمون قطع بود. عکس های روز عاشورا را با تاخیر براتون میزارم. ما روز عاشورا صبح ساعت 10:30 بود که رفتیم تفت (فاصله تفت تا یزد 20 کیلومتر هست) چون خیلی مراسم اونجا قشنگه. وقتی رسیدیم به خاطر اینکه خیلی شلوغ بود مجبور بودیم که ماشینمون را پارک کنیم و کمی راه را پیاده بریم تا به اون جای اصلی که مراسم برگزار بود برسیم. خیلی عزاداری خوبی بود. و روی هر ماشین یه صحنه ای از وقایع عاشورا را درست کرده بودند که خیلی برام جالب بود. حالا بریم سراغ یه چند تا عکسی که دارم...   ...
3 آذر 1392

اولین پنجشنبه دلگیر

با سلام به همه دوستهای مهربونم دوستهای عزیزم پنجشنبه هفته پیش که ١٦ آبان بود اولین پنجشنبه ای بود که خیلی دلگیر بود و برای من و مامانی خیلی سخت گذشت. آخه همیشه پنجشنبه ها بابایی بعد از ظهر دیگه مغازه نمیره و باهم میریم بیرون که خیلی هم بهمون خوش میگذره چون اگه دیر وقت هم شده باشه فرداش که تعطیله دیگه خیالمون راحته. بابایی سه شنبه شب به همراه باباجون رفته بودند تهران برای نمایشگاه برق و قرار بود که جمعه برگردند. و این بود که اون شب ما از ساعت ٩:٣٠ شب برای اولین بار اینقدر زود خوابیدیم.  ولی اون روز یه سوپرایز خیلی خیلی خوب هم شدیم. صبح که تازه از خواب بیدار شده بودیم گوشی مامانی زنگ خورد و دیدیم که دایی...
20 آبان 1392

عکس های قلعه رودخان( فومن رشت)

با سلام به همه دوستهای مهربونم دوست های عزیزم چون مامانی نتونسته بود که همه عکس های شمال را یه جا براتون بزاره حالا تو این پست براتون عکس های قلعه رود خان که تو شهر فومن رشت هست را براتون میزارم.  راستی دوست های گلم اگه موس را روی هر عکسی که براتون گذاشتم ببرید توضیحات هر عکس را می تونید بخونید... ( قابل توجه دوستانی که به این موضوع دقت نکرده بودند.)     و این هم یه حرص دادن درست و حسابی به مامانی. وقتی که از مسافرت برگشتیم مامانی یه هفته اول همش مشغول خونه تمیز کردن بود و با من بازی نمی کرد این بود ک...
17 آبان 1392

اتفاق های یک ماه ونیم غیبتم

با سلام به همه دوستهای مهربونم دوستهای عزیزم توی این تقریبا یک ماه و نیمی که نبودم خیلی دلم براتون تنگ شده بود. اواخر شهریور ماه بود که یه روز صبح مامانی زنگ زد تبریز که حال عزیز و آقاجون را بپرسه که عزیز وقتی گوشی را برداشت و فهمید که مامانی زنگ زده گفت دیشب دوباره حال آقاجون بد شده و اورژانس اومده بوده و حالا دارم میبرمش دکتر. گفت قطع کن وقتی از دکتر برگشتم خودم زنگ میزنم. این بود که ما تا ظهر دل تو دلمون نبود و یه بار هم ظهر زنگ زدیم هنوز برنگشته بودند و  دختر خاله ثمین تو خونه با دختر خاله ضحا تنها بودند. خلاصه شب دوباره با هم در تماس بودیم و به ما گفتن نگران نباشین حال آقاجون خوبه و خوابیده. ولی دوباره ساعت ١١ شب حالش بد ...
11 آبان 1392

عروسی در تهران

با سلام به همه دوستهای مهربونم دوست های عزیزم ما هفته پیش چهارشنبه که بیستم شهریور بود برای عروسی پسر عمه ی بابا وحید دعوت شده بودیم که عروسی تو تالار الهیه نفت تهران بود. خیلی دوست داشتیم که به این عروسی بریم. چون هم می تونستیم عمه وحیده را ببینیم و هم حال و هوایی عوض کنیم. ما روز سه شنبه ١٩/٦/٩٢ عصر ساعت ٦ بعد از ظهر از یزد راه افتادیم. نا گفته نماند که تو ماشین هم خیلی دختر خوبی بودم. نسبت به دفعه های قبل مسافرت کلی فرق کردم چون که دیگه شیر نمی خورم و حالا دیگه هر چی میوه و یا تنقلات خوب باشه می خورم. مثلا ( لواشکی که مامان جون درست کرده ) روز چهارشنبه شب رفتیم عروسی که خیلی بهمون خوش گذشت. مخصوصا که من ...
28 شهريور 1392

دخترم روزت مبارک

با سلام به همه دوستهای مهربونم تقدیم به بهترین دختر دنیا و امید حیات من با آرزوی بهترین و برترین ها برای فرشته زندگیم . . . دخترم روزت مبارک   میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید   دختر بدین جلال، نپرورده مام دهر دختر بدین مقام، نیاورده روزگار   چشم فلک ندیده و نشنیده گوش دهر   دختر بدین جلالت و بانو بدین وقار  . . .   میلاد نور دیده رضا،کعبه دل‏ها،حضرت معصومه علیها السلام خجسته باد      آفت دلها غم است بر درگه م...
16 شهريور 1392