یه روز برفی
با سلام به همه دوستهای مهربونم دوستهای عزیزم روز یکشنبه ٢٩ دی ماه که روز ولادت حضرت محمد(ص) بود ما تصمیم گرفتیم که صبح صبحانه برداریم و بریم اطراف یزد تا هم حال و هوایی عوض کنیم و هم یه برف بازی بکنیم. این بود که به بابا جون و مامان جون هم گفتیم و صبح ساعت ٩ از خونه راه افتادیم. روز قبلش هم تو یزد داشت بارون میومد و همین طور تا اون روز بارون ادامه داشت و هوا حسابی سرد بود. ما تقریبا بعد از یک ساعت رسیدیم ده بالا که خیلی جاده برفی و لیز بود. یه جایی پیدا کردیم که برفش را تمیز کرده بودند و همون جا چادر زدیم تا صبحانه را بخوریم و بعدش بریم سراغ آدم برفی درست کردن. جاتون خالی یه صبحانه خیلی دلچسب نوش جان کردیم و همراه بابایی...
نویسنده :
مامان
13:37