پارک رفتن
با سلام به همه دوستهای مهربونم
دوستهای عزیزم هفته پیش چهارشنبه صبح که از خواب بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه مامانی تصمیم گرفت که یه سر بریم بیرون تا حال و هوایی عوض کنیم چون هوا هم از شانس ما شده بود بهاری. خلاصه ساعت ١١:٣٠ از خونه رفتیم بیرون و وقتی رسیدیم سر خیابون دیدیم هوا واقعا حال میده برای پیاده روی. چون تقریبا نزدیک خونمون پارکی بنام هفت تیر هست تصمیم گرفتیم که بریم اونجا تا من کمی بازی کنم.
وقتی رسیدیم پارک یه هف هشتایی هم بچه با ماماناشون اومده بودند پارک که از همه کوچیک تر من بودم.
اونروزخیلی بهم خوش گذشت آخه فواره آبم باز بود وقتی دیدم کلی ذوق کردم. راستی پیشی هم دیدم که داشت غذا می خورد و من کلی بهش جیق زدم.
حالا عکسای تو پارکم را ببینید...
با اینکه خودم تو خونه تاب دارم ولی دوست داشتم تاب تو پارک رو هم امتحان کنم.