نیایشنیایش، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

تک فرشته ما

کارهای 15 ماهگی

1391/9/12 18:50
نویسنده : مامان
491 بازدید
اشتراک گذاری

با سلام به همه دوستهای مهربونم  قلب ماچ

دوستهایی که هم سن من هستید میدونم که شماها هم الان دارید کارهایی را می کنید که من می کنم؟؟

 یعنی من از وقتی که راه افتادم دیگه اصلا به هیچ عنوان دلم نمی خواد که یه جا بشینم. همش می خوام راه برم و چیزهای جدیدی برای بازی کردن پیدا کنم. فقط وقتی که مامانی دفتر و مداد بهم میده تا نقاشی کنم اونوقته که میشینم. کلی هم دفترم را خط خطی می کنم و خوشحال میشم که دارم چیزی میکشم.

برای همینم کمی لاغرتر شدم. وقتی مامانی برای کنترل وزن و قدم برد درمانگاه وزنم شده ١٠ کیلو و ٧٠٠ گرم و قدم ٧٩ سانتیمتر. اونجا به مامانی گفتند که رشدم خیلی خوبه و مشکلی نداره.

بچه ها کلمه هایی که بلدم را براتون می نویسم...

مامان : مامان

بابا : بابا

عمه : ممه

چشم : چش

جیس : جیس

دست : دس

رفت: رف

میوه : میمه

آهنگ : نانای

نی نی : نی نی

نان : نون

ماست : ماس

یزد : یز

وقتی که مامانی برام شعر میخونه منم همراهیش می کنم و جواب میدم. چشمک

ببعی میگه : بع بع دنبه داری : نه نه  ( بع بع و نه نه را من میگم)

حسنی میای بریم حموم:( نه نه ) سرتو می خوای اصلاح کنی: ( نه نه )

وقتی هم که مامانی شکل های تو کتاب را ازم می پرسه همه را نشون میدم.

همه اعضاء صورت را یاد گرفتم. وقتی کسی میپرسه به خوبی همشون را نشون میدم. دست و پا را هم بلدم.

چطوری از پله ها بیام پایین؟

ریختن نایلون ها از کابینت

ممه خوردن

نشستن تو آفتاب

خوردن پای عروسکم

اشاره به وسایل ها و گفتن: اینو

غذا حوردن به تنهایی

غذا خوردن

تموم شد

قایم موشک بازی

قایم شدن پشت میز

کارتون دیدن

ریختن پودر ژلاتین

به به خوشمزست

خیلی برام جالبه

وقتی بابایی جگر درست میکنه

چسبوندن جگر تو گردن بابایی

نمی خوام پسش بدم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)