تولد دو سالگی
با سلام به همه دوستهای مهربونم دوست های عزیزم بالاخره روز چهارشنبه ٦/٦/٩٢ هم رسید و روز جشن تولد دو سالگی من شد. امسال به خاطر اینکه خاله هام نمی تونستن از تبریز بیان و عمه وحیده هم نمی تونست از تهران بیاد برای همین مامانی هم تصمیم گرفت که یه جشن تولد خیلی کوچولوی خودمونی برای من بگیره. وقتی مامان جون صبح تولدم با خاله فاطمه( خاله بابایی )صحبت می کرده بهش میگه که شب تولد منه و خودمون هستیم اگه دوست دارید شما هم شب تشریف بیارید که خاله هم به همراه مهدیه و مریم دخترهاش شب تو تولدم اومدند و شور و حالی به مهمونیمون دادند که ازشون خیلی خیلی ممنونم به خاطر حضور گرمشون. بله دوستهای گلم من و مامانی و بابایی و باباجون و مامان...
نویسنده :
مامان
18:02